قدس آنلاین: موقعیت دهه ۶۰ ایران فرصتهای بیبدیلی را برای حوزههای علمیه فراهم نمود، از جمله این فرصتها موج محبوبیت و نورانیت امام خمینی(ره) بود که قلوب جوانان زیادی را جذب و تسخیر کرد؛ بهگونهای که شاید عده زیادی از جوانان نخبه و مستعد پیش از انقلاب میل و رغبتی برای ورود به حوزه نداشتند و یا مسئله آنها نبود، اما با انقلاب اسلامی مسئله آنها دگرگون شد و عده زیادی رهسپار حوزه شدند. اتفاق دیگر در دهه ۶۰، تعطیلی دانشگاهها و انقلاب فرهنگی بود که زمینه را برای ورود و آشنایی جوانان مستعد به حوزه فراهم کرد.
اما از طرفی متأسفانه ساختار حوزههای علمیه نتوانست خود را با سرعت تحولات جامعه و نهضت امام خمینی(ره) همراه کند؛ از این رو نسل جدید دهه ۶۰ به دنبال برونرفت از وضع موجود بودند و هرکدام مطابق با تشخیص خود و به صورت فردی فعالیتهایی را آغاز کردند و سرّ برکت کار این نسل در همین قرار دارد که برآمده از احساس تکلیف و اخلاص بوده و خارج از کارهای سفارشی است.
نسلی که عاشق امام است، برآمده از دل جامعه و با مشکلات جامعه آشناست. از این رو در اواخر دهه ۶۰ با پایان جنگ تحمیلی هر کدام از آنها گرایش به یکی از رشتههای علوم انسانی پیدا کردند و مهمترین دغدغه آنها گره فقاهت با علوم انسانی بوده و ضمن تحفظ بر فقه جواهری، به دنبال حل مسئله علوم انسانی از رهگذر فقاهت و شرع مقدس بودند. این جریان که برآمده از مکتب فکری امام خمینی(ره) است به دنبال گره عنصر دیانت و فقاهت با زندگی و عرف مردم است.
یکی از عرفیات زندگی مردم، مسئله اقتصاد است؛ امری که مردم به صورت روزمره و عینی با آن درگیر هستند و از چنان اهمیتی برخوردار است که گاه کارآمدی و حتی حقانیت مکاتب فکری را با آن مورد سنجه قرار میدهند.
مسئله اقتصاد و روابط حاکم بر بازار حتی سنجهای برای ارزیابی میزان دینداری یک جامعه به شمار میرود. مسئله اقتصاد در ایران از چنان اهمیتی برخوردار بوده که عمده جذابیت جریان مارکسیسم پیش از انقلاب در شعارهای اقتصادی آن نهفته بود. هرچند عدهای از متفکران در حوزه نظری و تنها مبانی فکری و مابعدالطبیعه مارکسیسم را بیشتر مورد توجه قرار دادند و به نقد آن پرداختند، اما آنچه جذابیت عمده مارکسیسم بوده و راه را برای مابعدالطبیعه آن گشود شعارهای اقتصادی مارکسیسم در میان توده بود.
مسئله عدالت اقتصادی ازجمله عوامل گرایش عدهای به شعارهای انقلاب اسلامی نیز بوده است. طرح مفاهیم استضعاف و استکبار و نیز جنگ غنی و فقیر برآمده از این گفتمان است.
هرچند با اتفاق جنگ هشت ساله و غلبه فضای معنوی و ویژگی خاص این دوران در جامعه ایرانی تا حدودی از نگاههای مادی و اقتصادی فاصله گرفت و تبدیل به مسئله چندم شد اما پس از جنگ و دوران تثبیت، این نیاز خود را به شدت نشان داد و حل مسئله اقتصادی مطالبه عموم مردم از سردمداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و کارآمدی مدیریت فقهی را با پرسشهایی مواجه کرد.
نکته جالب توجه اینکه امام موسی صدر پیش از انقلاب اسلامی در رشته اقتصاد وارد دانشگاه میشود و ازجمله رازهای نفوذ اجتماعی امام موسی صدر در لبنان را میتوان ساماندهی به معیشت و اقتصاد شیعیان لبنان دانست.
مرحوم آیتالله اردبیلی که از پیشگامان دغدغهمند در حوزه علوم انسانی به شمار میروند با تأسیس دانشگاه مفید، نخستین رشتهای که راهاندازی کردند رشته اقتصاد بود؛ هرچند این دانشگاه در ادامه حرکت خود دچار آسیبهایی گردیده، اما استاد موسویان(ره) از نسل دغدغهمند اولیه این دانشگاه و از پیشگامان گره فقه و علوم انسانی به شمار میرود؛ در دورهای که از درون حوزه کمتر دغدغه ورود به این مسئله وجود داشته است.
موسویان عینیت یافته مکتب فکری امام(ره) است که در این مکتب به دنبال گره فقاهت با علوم انسانی است. امید آنکه راه سید عالم و مجاهد خوشخلق و متواضع و بیریا توسط شاگردان ایشان ادامه یابد و تلاش ایشان در گره فقاهت با علوم انسانی افق آیندگان قرار گیرد. روحش شاد.
نظر شما